ملاحظات چندی برانتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ افغانستان
دوکتور صلاح الدین سعیدی دوکتور صلاح الدین سعیدی

اصل بـقـا ماکان علی ما کان در انتخابات ۱۳۸۸ریاست جمهوری به نفع مردم افغانستان و امر صلح نیست!

 

 

 

          مسلم است که تـــاریخ، موقعیت جغرافیایی، همسایه های قوی و منافع شان در افغانستان، مبارزات و جدال های راستی و چپی دیروز در سطح جهانی، ترکیب ملی و موجودیت عین بیشتر عین قوم و ملیت در خارج از مرزهای افغانستان، عقاید تقلیدی و وابستګی مردم مسلمان افغانستان به مراجع دینی و توجیهات مراجع دینی   و عوامل چندی دیګری کشور و مردم  ما  را در حالت موجود قرار داده و همین عوامل انکشاف بعدی کشور را ما  تحت تأثیر خویش  داشته و خواهد داشت.  

          اګر حین مطالعه و بررسی تاریخ این سرزمین دور نه رفته و به تاریخ این سرزمین  در چند دهه اخیر دقت کنیم، تـأثـــیــر عوامل و فکتور های بالا و تداوم بخشی ازین فکتور ها  را با تعویض ها در اصلی بودن و فرعی شدن بعضی ازین عوامل و تأثیرات این عوامل  در انکشافات سیاسی و امنیتی این سر زمین بخاطر روشن بودن جوابها و تعدد مباحث که  بر این موضوعات صورت ګرفته- بحث ما را مختصر خواهـد ساخت.

         همه میدانیم که مردم ما در وضع رقت بار قرار دارند. مسلم است که مردم ما حق دارند زندګی نورمال داشته و در پهلوی سایر  ملتهای منطقه و جهان سرنوشت خویش را خود در دست خویش بګیرند. لذا بر ما ست تاخود را جمع و جور نموده با دید واقعیت نګری، درایت و پختګی سیاسی مردم خویش را ازین ورطه هلاکت  نجات دهیم. به عوامل و فکتور های اولی متوجه و با برخورد واقعبینانه و دلسوزانه از فرصت های موجود استفاده اعظمی و نیک بریم.

         به فهم من کار برای تأمین و عنعنه ساختن دموکراسی نیم بند امروزی با برخورد عملی به نفع مردم افغانستان و منطقه است. اما در فهم ابعاد دموکراسی ضرورت است خود را به واقعیت ها آګاه ساخته و فهم خویش را از دیموکراسی با مشخصات جامعه افغانی دقیق سازیم.

            ما راه دیګر انسانی جزء مراجعه بر اصول اساسی توافق شده در یک جامعه، ګرفتن مشروعیت حاکمیت از طریق رای ګیری، تغییر قوانین که به آن موافق نیستیم از طریق قوانین نه با عمل انقلابی، حاکمیت قانون، عنعنه ساختن دست آورد های مثبت و .... نداریم. راه های دیګر به قربانی های غیر ضروری بیشتر، وقت بیشتر و بیشتر شدن آلام و درد مردم افغانسان و جهان خواهد انجامید.

       ما میدانیم و به فهم من آنچه را داریم حد اقل درین دهه اخیر با مصارف و امکانات که  در دست بود کار به مراتب بهتر و خوبتر صورت ګرفته میتوانست. سیاست غیر شفاف اقتصادی، سیاسی غلط کادری، عدم تطبیق قانون و بی کفایتی مسلکی و سیاسی عوامل عمده این وضع  رقت بار در کشور ما است.   

         به فهم من به اصطلاح به شیر ریخته  ګریه کردن چاره مشکل ما نیست. تصاویر و حالات غیر عملی را تقاضا کردن و توقعات بالا تر از توان  داشتن درست نیست. ما آنچه داریم و آنچه ممکن است باید در چوکات آن با برخورد انسانی، عاقلانه، دلسوزانه ، عاملانه، افغانی و علمی بدون پیش داوری  برخورد نمایم. راه و چاره دیګر وجود ندارد.

         ما به این معتقدیم که ضرورت به تغییر و نو آوری های مثبت است. اداره فعلی با ترکیب فعلی دیګر چیزی و وعده برای مردم ندارد و قابل تحمل نیست.

        من به این معتقدم که بقا این اداره به شکل که است سبب سرکشی ها و برخورد ها غیر متمدنانه آینده خواهد شد و این نه به نفع مردم افغانستان، نه به نفع مجامع بین الملی و صلح است.

        

مراجع و کسانی که  از تداوم حاکمیت فعلی ضعیف  و آزموده شده برای فعلا خوش خواهند بود عبارتند از مخالفین مسلح، بخش از ادارات استخباراتی کشور های همسایه، بخشی از تفنګ سالاران، شخصیت های کاذب و قوم پرست و نیرو های مافیای.

            عوامل  هم همین است که بعدا در معامله و تحت فشار قرار دادن چنین حاکمیت ضعیف کماکان به منافع خود کار کرده بتوانند و افغانستان را ګاو شیری خود کما کان بر اساس (بقا ما کان علی ماکان) سازند.

         تغییر تغییر و تغییر مثبت و تیم قوی کاری و سیاسی ضرورت است! این را باید تمام افراد و نیرو های خیرخواه این جامعه  و جهان درک نمایند.

        با تمام صراحت باید ګفت که در داخل نظام حاکم شخصیت های زیاد هستند که با قرار ګرفتن در سیستم نا بکار نتوانستند کار مؤثر را به پیش ببرند. من مطمین ام که با تغییر مثبت جدید در اداره کشور زمینه های کار بهتری برای شان آماده خواهد شد.  درین تغییر آوری  نباید سیستم برانداز بود بلکه وباید سیستم ساز بود.

        برای بخش از واقعیت های جامعه درک داشت اما هست موارد که تخطی از آن تخطی از خطوط سرخ است. لذا برای تحقق این آرمان ها جدا مطرح و قابل دقت است همیشه در ذهن داشته باشیم که:

       اداره فعلی حاکمیت !؟ در افغانستان با وجود اینکه چیزی و وعده دیګر برای مردم افغانستان ندارد اما با استفاده از زمان بیشتر از هفت ساله  با مصرف میلیونها دالر و کمک های مالی و مادی بین المللی زمینه های  کادری و انتخاباتی به شمول کمیسیون مستقل!؟ انتخابات، ستره محکمه، عده زیادی والیان و اپرات دولتی را  را با تمام رنګ و کارتها انتخاباتی، رادیو و تلویزیون و ...... در دست دارد.

به اعتماد راسخ ګفته میتوانم و معتقدم که  این وضعیت میتواند در انتخابات آینده کشور مورد سوء استفاده قرار ګیرد.

به همین علت هم تأکید دارم که ضرورت جدی و حتمی است اګر به تغییر و تغییر نیک سرنوشت خویش معتقد هستید باید و باید به یک سلسله توافقات و حتی توافقات بین حریفان سیاسی  صورت ګیرد. در غیر آن نتایج مطلوب نه خواهد بود و فرصت های مردم افغانستان باز هم به هدر خواهند رفت.

به صحنه سیاسی کشور درین روز ها توجه کنید که کی ها با کی ها کنار آمده و توافق دارند و جبهه میګیرند؟  حالت مردم خیر خواه و خیر اندیش در چه حال است؟

            کی ها بقا این نظام را میخواهند و کی ها به نظم بهتر و تغییر و اداره قوی معتقد اند و ضرورت آنرا درک میکنند؟   برهمین اساس هم  ضرورت به صف بندی ها و ضرورت به کار پرتلاش است.

-       چنانچه ګفته آمدیم آنهای که در حیف و میل کمک های جهانی در دهه اخیر سهیم بودند، تفنګ سالاران  بقای خویش را در تغییر نظام نمی بینندد و به حق مصروف کار وسیع تنازع للبقا اند.

 

لذا بر تمام آنهای که خیر، صلاح  و فلاح این کشور را خواهان اند و به تغییر ضرورت احساس میکنند باید دست به دست هم داده با وجود رقابت سیاسی معیین در مسایل معیین خیر  به توافق برسند.

توافق برسر ضرورت به تغییر، توافق بر سرتطبیق قانون، توافق بر نظارت از شفافیت انتخابات، توافق به مراعات کلتوری عالی انتخابات، توافق بر واقعیت نګری، توافق بر عدم همکاری با نیرو های که سیستم برانداز اند، توافق به روشن ساختن قواعد بازی سیاسی، جلوګیری از سوء استفاده از منابع دولتی  برای مسایل شخصی انتخاباتی، توافق بر کاندید مشترک حد اقل در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ افغانستان (وضع نشان میدهد که  در افغانستان دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری صورت ګیرد). ضرورت همکاری بیشتر انسان های خیر خواه جـــدا مطرح است.  

راه دیګر وجود ندارد. کشور ها  و جوامع بشری دیګر  چنین مراحل  و برخورد های را داشته اند و ما نیز باید در مورد هوشیار بوده از تجارب نیک استفاده بریم.

 این همکاری حتی حریفان سیاسی به معنای تقسیم مرغان و پرنده های که تا حال شکار نه شده نیست.    

این همکاری به معنای تقسیم کرسی های دولتی آینده نیست.

این همکاری به معنای ګذشت از برنامه های کاری خویش نیست.

این همکاری به معنای احسان ګذاری بر دیګران نیست.

این همکاری به معنای تثبت هویت، موجودیت  و نیروی سیاسی نیست.

این همکاری به صورت حتمی سند مطرح شدن شخص نیست.

این همکاری به معنای همکاری افـــــــــــــــراد ( ولو نیم نفر)، شخصیت های سیاسی کشور، کلکتیف ها، احزاب و سازمان های سیاسی بر  امر خیر است. به مسایل که توافق در آن ممکن و مسایل که متحدا خواهان آنیم و مسایل که متحدا مخالف آنیمی میباشد.

به فهم من برای کار عملی این مقصود با یک نشست و دونشست مقصود برآورده نه خواهد شد. ضرورت به کمیته کاری و تعیین اشخاص و افراد ارتباطی و ضرورت به نشست های متواتر،  کواوردینه و هماهنګی متواتر کار است.

قابل درک است که در موارد معیین  توافق هم درین مرحله ممکن نیست و در همه موارد توافق حتمی هم نیست. با چنین درک میتوانیم کار و فعالیت زیادی به امر خیر، تغییر وبه نفع مردم کشورخویش و پروسه صلح در کشور خویش ، منطقه و جهان  نموده میتوانیم.

و السلام – فاعتبروا یا اولی الابصار


May 3rd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات